چندروزي دسترسي به اينترنت نداشتم. از قبل قصد كرده بودم كه به مناسبت نوزدهم بهمنماه يادداشتي داشته باشم. اما فرصتي نشد. در سالهاي 1349 خورشيدي، زماني كه همهجا سياه بود. عدهاي جوان قصد كردند كه براي نخستين بار پس از سالهاي 1332 اقدامي انجام دهند كه با توجه به بيتجربگي آنان همواره يادآور شجاعتي است كه -هرچند كوركورانه - معتقد بودند كه بايد كاري را صورت داد. اين گروه قبل از اينكه عملشان مورد تأييد من باشد يا نباشد؛ شجاعت و صداقتشان محل تأمل است.
امير پرويز پويان ميگفت:
تاريخ توالي چشماندازهاي بيبازگشت است.
امروز نوزدهم بهمن است. سالي كه جنبش مسلخانه حضور خود را آغاز كرد. جنگلهاي سياهكل و پاسگاهي كوچك در دل شهري كه بعدها به همين علت شهرتش دوچندان شد. حمله نافرجام به پاسگاهي كوچك در دل جنگلهاي ديلمان را گروهي از جواناني رقم زدند كه هيچ تجربهاي را در اين زمينه نيندوخته بودند. سفري كوتاه به فلسطين سالهاي 1969 و 1970 موجب فراهمآمدن تجربيات چريكي اندك نزد معلماني گرديد كه پيش از اين وظيفه آموزش را داشتند. ميخواستند موتوري كوچك باشند كه موتور بزرگ را به حركت در ميآورد. اما دريغا كه موتور بزرگ ماندي بسي عظيمتر از آن داشت كه بتوان آن را به تحرك وا داشت.
امروز روز 19 بهمن است؛ روز حماسه سياهكل
اگر كه بيهده زيباست شب
براي چه زيباست شب
براي كه زيباست شب
شب و
رود بي انحناي ستارگان
كه سرد مي گذرند
و سوگواران دراز گيسو
بر دو جانب رود
يادآورد كدام خاطره را
با قصيده ي نفس گير غوكان تعزيتي مي كنند
به هنگامي كه
هر سپيده
به صداي هم آواز دوازده گلوله
سوراخ مي شود
اگر كه بيهده زيباست شب
براي چه زيباست شب
براي كه زيباست شب
امير پرويز پويان ميگفت:
تاريخ توالي چشماندازهاي بيبازگشت است.
امروز نوزدهم بهمن است. سالي كه جنبش مسلخانه حضور خود را آغاز كرد. جنگلهاي سياهكل و پاسگاهي كوچك در دل شهري كه بعدها به همين علت شهرتش دوچندان شد. حمله نافرجام به پاسگاهي كوچك در دل جنگلهاي ديلمان را گروهي از جواناني رقم زدند كه هيچ تجربهاي را در اين زمينه نيندوخته بودند. سفري كوتاه به فلسطين سالهاي 1969 و 1970 موجب فراهمآمدن تجربيات چريكي اندك نزد معلماني گرديد كه پيش از اين وظيفه آموزش را داشتند. ميخواستند موتوري كوچك باشند كه موتور بزرگ را به حركت در ميآورد. اما دريغا كه موتور بزرگ ماندي بسي عظيمتر از آن داشت كه بتوان آن را به تحرك وا داشت.
امروز روز 19 بهمن است؛ روز حماسه سياهكل
اگر كه بيهده زيباست شب
براي چه زيباست شب
براي كه زيباست شب
شب و
رود بي انحناي ستارگان
كه سرد مي گذرند
و سوگواران دراز گيسو
بر دو جانب رود
يادآورد كدام خاطره را
با قصيده ي نفس گير غوكان تعزيتي مي كنند
به هنگامي كه
هر سپيده
به صداي هم آواز دوازده گلوله
سوراخ مي شود
اگر كه بيهده زيباست شب
براي چه زيباست شب
براي كه زيباست شب
No comments:
Post a Comment